قاصدک زیاد بود ...بچه که بودم ... باد میاوردشان داخل حیاط و من با خوشحالی میدویدم : "خبر ..خبر .. قاصدک برایم خبر آورده .. "
و بعد خیلی آرام و باملاحظه برش میداشتم و میبردم در پستوی خانه قایمش میکردم .
الان سالهاست که دیگر قاصدک با باد نمی آید و یا..شاید هم من دیگر به حیاط سرنزنده ام ..
می گویند :
از این دنیا فقط یک چیز میبریم ..آن هم کفن است و باقی اعمالمان است
می گویم :
از آن دنیا تنها یک چیز آوردیم و فقط یک چیز برمی گردانیم و آن هم
عشق است .