-
خورشید می درخشد
شنبه 4 اردیبهشتماه سال 1395 11:55
آن زمان که رنج می آید ؛ از دست رنج زاری و ناله نکن .. بلکه رنجت را تبدیل کن به بهترین چیزی که ممکن است تبدیل شود . اگر به رنج مهلت بدهی و اگر برایش جایگاه قائل شوی برتو حکومت خواهد کرد ؛ تورا در خودت مچاله خواهد نمود و خودش روزهای زیبای زندگیت را از تو خواهد دزدید. نکن..با خودت این گونه نکن . رنج را کناری بگذار و آنچه...
-
یه روز دیوونه میشم آخرش ! ( رپ بخوانید !)
شنبه 2 خردادماه سال 1394 15:07
به کسی نگی .. میخوام بشم یه روز یه دیوونه زنگی کجاست اون تیشرت پوست پلنگی ؟! ..یه سرنگ هم پرِِِِ آبِ رنگی ..بده به من اون شلوار لوله تفنگی.. موهای تیغ تیغی با گیره های فشنگی .. روی ابروم می کارم یه قلب سنگی .. بازوهام پرشده از تتوهای رنگی .. میرم میون یه زمین جنگی.. زیر سنگ میبینم یه دونه مار زنگی.. بر میدارم میذارمش...
-
خوشبختی
یکشنبه 9 تیرماه سال 1392 11:37
http://s1.picofile.com/file/7824721826/%D8%AE%D9%88%D8%B4%D8%A8%D8%AE%D8%AA%DB%8C.pps.html
-
.. و گاهی ما
جمعه 13 اردیبهشتماه سال 1392 22:22
گاهی چقدر دلمان میخواهد وسط یک سیب بنشینیم ؛ و یا چقدر دوست داریم عطر نارنگی شویم ؛ چقدر دلتنگ مورچه های بالدار میشویم و چقدر نیمه های شب خودمان را غرق بوسه های پیچ امین الدوله میابیم ، گاهی ساقه لطیف علفی خودرو میشویم و با هر نسیم میرویم تا مرز بیکرانگی گاهی ما چه نازک میشویم
-
قاصد
شنبه 21 بهمنماه سال 1391 13:14
قاصدک زیاد بود ...بچه که بودم ... باد میاوردشان داخل حیاط و من با خوشحالی میدویدم : "خبر ..خبر .. قاصدک برایم خبر آورده .. " و بعد خیلی آرام و باملاحظه برش میداشتم و میبردم در پستوی خانه قایمش میکردم . الان سالهاست که دیگر قاصدک با باد نمی آید و یا..شاید هم من دیگر به حیاط سرنزنده ام ..
-
نگین
دوشنبه 16 بهمنماه سال 1391 14:24
می گویند : از این دنیا فقط یک چیز میبریم ..آن هم کفن است و باقی اعمالمان است می گویم : از آن دنیا تنها یک چیز آوردیم و فقط یک چیز برمی گردانیم و آن هم عشق است .
-
جستجو گر
چهارشنبه 13 دیماه سال 1391 22:10
شراره های آتش ، با هر لهیب ، پرده از راز سر به مهر سوز دل بخاری بر میدارند و من نشسته ام ، آرام ؛ به مخده تکیه داده ام . منتظرم تا پاسخها مرا پیدا کنند .
-
زرافه
دوشنبه 11 دیماه سال 1391 14:00
یک عدد زرافه آبی گم شده است ؛ شما میتوانید این موجود را در هر جا اعم از بالای یک کوه ، بر بلندای یک درخت ، در حال نشخوار علف در یک مرغزار ، در یک چاردیواری در حال نوشیدن آب خنک ، در یک جنگل مشغول تفرج ، در یک پارک در حال لیسیدن آب نبات چوبی ، در یک بار در حال تاب دادن کمر و حتی در کوچه کنار خانه تان در حال سوت زدن...
-
تئوری در محیط کشت
پنجشنبه 23 آذرماه سال 1391 11:52
بالاخره یک روز خواهم آمد تو را در آغوش خواهم گرفت او را در آغوش خواهم گرفت در تمام آغوشهای دنیا خواهم خندید در تمام آغوشهای دنیا خواهم گریست و بعد خواهم گفت : "دلت را به من بده ، میخواهم جراحیش کنم " و آنوقت درد را از با سرنگ از آن بیرون خواهم کشید و بعد خواهم رفت زیر تگرگ و باران خواهم ایستاد و آنقدر خواهم...
-
هیمنه
چهارشنبه 22 آذرماه سال 1391 19:11
همه مردیم . همه کشته شدیم . باران بارید . قطراتش خونهای روی صورتهامان را شست ، همه زنده شدیم .
-
هدیه
شنبه 18 آذرماه سال 1391 19:25
http://s3.picofile.com/file/7578185806/kado.mp4.html
-
پرتره
یکشنبه 12 آذرماه سال 1391 23:31
چشم ، چشم ، دو ابرو دماغ ، دهن ...گردو.. گردو..گردو ؟!..گردو..؟! همه بی گردو .
-
دگرگونی
شنبه 11 آذرماه سال 1391 15:22
از خودت آزاد شده ای، چپه اما ! جامعه کلیماکس برایمان لحظه ایست و ژلوفنها جای استامینوفنها را گرفته اند .
-
گهگاه
جمعه 10 آذرماه سال 1391 15:41
گاه بر تقدیرها تدبیر نیست گاه ما را راه پس هم پیش نیست گاه با چشمان بسته میگوییم نیست گاه میگردیم و .....نیست
-
ارث 2
جمعه 10 آذرماه سال 1391 11:40
"گیریم ، پدرمان بود فاضل ، از فضل پدر ما را چه حاصل ؟! "* نه.....خدا وکیلی چه حاصل ؟! * نقل قول
-
سر به در خورده
یکشنبه 28 آبانماه سال 1391 20:14
تا به حال شده نتوانی تشخیص دهی اسهال داری یا استفراغ ؟ ابهام داری یا استفهام ؟
-
مسیر
جمعه 26 آبانماه سال 1391 12:58
به مسجد رفتم تا چهار گانه ای به جای آورم ، دیدم عده ای به طرب مشغولند راه به میخانه گشودم تا فارغ از هستی و نیستی گردم ، دیدم عده ای به نماز ایستاده اند گفتم : خوشا آن مسجد که در آن نماز خوانند و خوشا آن میخانه که در آن می زنند و اینچنین ره به دشت و کوه سپردم .
-
زیست شناسی
جمعه 26 آبانماه سال 1391 12:47
گویا زندگی سراسر اشتباهات ماست ، اشتباه اول ، اشتباه دوم ، اشتباه سوم معجونی از غلطهای املایی غلطهای املایی جد بزرگ من ، غلطهای املایی جد من ، غلطهای املایی من ، غلط املایی فرزند من غلط املایی دوست من ، غلط املایی همکار من زندگی مملو است از انسانهایی آکنده از روانپریشیهای آشکار و پنهان حاصل از غلطهای املایی من و تو و...
-
ارثیه
جمعه 26 آبانماه سال 1391 12:38
به چه نگاه می کنی ..؟! این ترکیب چشم و لب و بینی که می بینی ، میراث اجداد من است !
-
معنی
جمعه 26 آبانماه سال 1391 12:36
عشق یعنی من ، یعنی تو ، یعنی همه یعنی یک چوپان به دنبال رمه ! عشق یعنی آن انار آویزان منتظر تا کی رسد فصل خزان !
-
روند
جمعه 26 آبانماه سال 1391 12:32
خودت بریدی ، خودت دوختی و حالا خودت کم آورده ای از پارچه ات ! اما حالا دیگر نه مغازه دار میشناسدت و نه تو دیگر آدرس مغازه را میدانی ، روند عوض شده ، دیگر هیچ کس هیچ کس را نمی شناسد !
-
خواست
پنجشنبه 25 آبانماه سال 1391 16:09
تمام شب را به گناه نشست ، آنقدر که شفق پدیدار گشت . و بعد با خود اندیشید چرا همیشه باید خجلت زده باشد ، همیشه نگران از گناه همیشه عذاب وجدان و همیشه دورافتادگی ، و اندیشید که اندوهش شاید که به خاطر ثانیه هاست و گفت : میشود من گناه کنم ولی همیشه نزدیک بمانم ؟! ادامه دارد
-
افتادگی
پنجشنبه 25 آبانماه سال 1391 16:03
از کت و کول افتاده ایم ، از چشم خلق افتاده ایم ، از نفس افتاده ایم ، از خوردو خوراک افتاده ایم ، از درس و مشق افتاده ایم ، از دیده ی یار گران افتاده ایم ، از نردبان افتاده ایم ، کاش میشد بگوییم یک نهار هم افتاده ایم ، در کل افتادگی آموخته ایم چون طالب فیضیم ، ولی بس که ریا کرده ایم از فیض حق افتاده ایم .
-
حول حالنا
پنجشنبه 25 آبانماه سال 1391 15:58
هی حال نو می کنیم و از حال میرویم ما مانده ایم و طیف حالمان حالی به حالی شده ایم در این موج روزگار از بس که تجدید حیات میکنیم و رنگ حال میشویم
-
دور
چهارشنبه 24 آبانماه سال 1391 20:47
.. و گاه این ماییم که در یک دور باطل چرخ میخوریم ، و چه مستاصلیم در خروج از این دور ٬ چه مستاصل !
-
ارتباط
چهارشنبه 24 آبانماه سال 1391 16:28
چه رابطه ایست میان : رژلب ، آدامس ، شکلات ، سیگار و سرمه ؟!!
-
کارما
دوشنبه 22 آبانماه سال 1391 18:18
به کارما عقیده دارید ؟!