به مسجد رفتم تا چهار گانه ای به جای آورم ، دیدم عده ای به طرب مشغولند
راه به میخانه گشودم تا فارغ از هستی و نیستی گردم ، دیدم عده ای به نماز ایستاده اند
گفتم : خوشا آن مسجد که در آن نماز خوانند و خوشا آن میخانه که در آن می زنند و
اینچنین ره به دشت و کوه سپردم .