سر به در خورده

 

 تا به حال شده نتوانی تشخیص دهی اسهال داری یا استفراغ  ؟

 

                                                    ابهام داری یا استفهام ؟

مسیر

 

 به مسجد رفتم تا چهار گانه ای به جای آورم ، دیدم عده ای به طرب مشغولند  

 

راه به میخانه گشودم تا فارغ از هستی و نیستی گردم ، دیدم عده ای به نماز ایستاده اند 

 

 

گفتم : خوشا آن مسجد که در آن نماز خوانند و خوشا آن میخانه که در آن می زنند و 

 

اینچنین ره به دشت و کوه سپردم .

زیست شناسی

گویا زندگی سراسر اشتباهات ماست ، 

 

اشتباه اول ، اشتباه دوم ، اشتباه سوم  

 

معجونی از غلطهای املایی  

 

غلطهای املایی جد بزرگ من ، غلطهای املایی جد من ، غلطهای املایی من ، غلط املایی فرزند من  

 

غلط املایی دوست من ، غلط املایی همکار من  

 

زندگی مملو است از انسانهایی آکنده از روانپریشیهای آشکار و پنهان حاصل از غلطهای املایی من و تو و او ! 

 

هیچ کدام نرمال سخن نمی گوییم  

 

هیچ کدام نرمال قدم برنمی داریم  

  

هیچ کدام نرمال زیست نمی کنیم  

 

در پرده یا آشکار 

 

چه دردیست روان نژند بودن  

 

آگاهی بر روان نژند بودن  

 

در میان توده ای روان نژند زیست کردن

ارثیه

 

به چه نگاه می کنی ..؟! 

 

این ترکیب چشم و لب و بینی که می بینی ، 

 

میراث اجداد من است !

معنی

 

  

 عشق یعنی من ، یعنی تو ، یعنی همه  

 

یعنی یک چوپان به دنبال رمه ! 

 

عشق یعنی آن انار آویزان  

 

منتظر تا کی رسد فصل خزان !